زمان جاری : جمعه 14 اردیبهشت 1403 - 12:12 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






ارسال پاسخ
تعداد بازدید 70
نویسنده پیام
poyan آفلاین


ارسال‌ها : 6
عضویت: 22 /12 /1390
محل زندگی: اردبيل


بيوگرافي سیاوش قمیشی

سیاوش قمیشی متولد 21 خرداد ماه 1324 هجری شمسی برابر با 11 june
سال 1945 میلادی صادره
ازاهواز به شماره ی شناسنامه ی 173 می باشد . پدرش مصطفی قمیشی در شهر
دزفول و در روستایی به نام « قمیش » زندگی می کرده است و اصلا متعلق به
همانجا می باشد ؛ اکنون فوت شده و در آرامگاه شاه عبدالعظیم در شهر تهران
آرمیده است . رود دز از میان شهرستان دزفول می گذرد . در قدیم برای آب
رسانی در شهر دزفول در زیر زمین تونل هایی حفر میشد که آب را به تمام نقاط
شهر می رساند . در محل های مخصوصی زمین را حفر می کردند تا به این تونل
برسند که به این محل ها قمیش ( قمش ) می گفتند .








این قمیش ها
تا دهه چهل خورشیدی مورد استفاده مردم برای نوشیدن ، شستشو و ... بوده است
و پس از آن به علت گسترش لوله کشی مسدود و در حال حاضر آبی در آنها جاری
نمی باشد . اکنون نیز روستاهای زیادی با این نام موجود هستند که به عنوان
مثال می توان از « قمیش » ، « قمیشانه » ، « قمیش اصلان » و « قمیش حاجیان
» و ... نام برد . سیاوش قمیشی کوچکترین فرزند خانواده ی خویش است و دارای
دو برادر به نام های سیامک و سیروس و یک خواهر به نام سیمین می باشد . او
نزدیک به 9 ماه بیشتر نداشت که خانواده اش تصمیم گرفتند راهی تهران شوند و
به همراه این تغییر محل زندگی ، سیاوش قمیشی نیز توسط خانواده به تهران
آورده شد . مادرش به آموختن موسیقی می پرداخت ، پیانو می نواخت و خانمی به
نام اُلگا ( که تباری روس داشت ) به وی آموزش میداد





.
سیاوش که حدود 6 سال بیشتر نداشت از شنیدن صدای نواختن آنها لذت بسیاری می
برد و در عین کودکی و با اینکه پایش به پدال های پیانو نمی رسید به پشت
ساز مادرش ( پیانو ) می نشست و در عالم بچگی با پدال های آن بازی می کرد .
در حین همین بازی ها و به همراه صداهائی که از این ساز خارج میشد احساس
خوبی به وی دست میداد و همانجا بود که سیاوش به موسیقی علاقه ای ویژه پیدا
کرد . خانواده ی سیاوش قمیشی که علاقه ی او را به موسیقی درک کرده بودند
خانمی را برای تعلیم به وی استخدام کردند و او چهار سال زیر نظر این معلم
به آموختن زیر و بم موسیقی پرداخت . بعدها گیتاری برایش تهیه کردند و
سیاوش از ده سالگی ، شخصا و بدون این که معلمی داشته باشد به نواختن گیتار
مشغول شد و در مدت کوتاهی توانست به آن مسلط شود .





آن چه از دوران کودکی به نیکی باقی در ذهن سیاوش
مانده نوروز ، ماهی قرمز و شمردن پول های عیدی است . کلاس هفتم و هشتم را
در تهران و در مدرسه ی البرز به درس خواندن مشغول شد و در همان دوران با
کوروش یغمائی صمیمیت فراوانی پیدا کرد . این دو در خلوت دوستانه ی شان به
خواندن و نواختن می پرداختند و بعد ها نیز همکاری بیشتری با هم پیدا کردند
. سیاوش قمیشی در سن 12سالگی به آن مرحله رسیده بود که می توانست هنر
موسیقی اش را در مقابل عموم به نمایش بگذارد . به همین جهت به همراه بندی
اجرای موسیقی را شروع کرد . بعد از یک سال چنان پیشرفت خوبی حاصل کرد که
از سیزده سالگی در مُتل قو با ارکستری که مخصوص به خودش بود آهنگ های
خواننده های معروف آن زمان ( مانند بیتلز و ... ) را می خواند و از این
طریق کسب در آمد می نمود . آهنگ قایقران اولین تجریه ی آهنگ سازی سیاوش
قمیشی در سن ( 14 سالگی ) بود ، آهنگی که توسط خواننده ای به نام ضیا
خوانده شد . پدر سیاوش قمیشی با گرایش او به سمت موزسیقی مخالف بود و از
اینکه پسرش چنین راهی را انتخاب کرده راضی به نظر نمی رسید . به همین علت
سیاوش مجبور شد راهش را به تنهایی ادامه دهد و مسیر زندگیش را خودش انتخاب
نماید






 زمانی
که سیاوش در ایران به موسیقی می پرداخت ، برادر و خواهرش در انگلستان به
تحصیل مشغول بودند . داستان از این قرار است که وقتی برادرش در فصل
تابستان برای دیدار خانواده به تهران آمد به سیاوش قمیشی پیشنهاد
داد که همراه او به انگلستان برود و هنرش را در آنجا دنبال نماید . سیاوش
نیز پیشنهاد وی را پذیرفت . این چنین شد که سیاوش قمیشی در سال 1959در
حالی که هنوز به سن چهارده سالگی نرسیده بود با خوشحالی و شادمانی به نزد
برادر و خواهرش در لندن رفت و در انگلستان سکنی گزید به مدت یک سال در
کنار برادرش زندگی کرد اما طرز فکر آنها زیاد با هم متناسب نبود ؛ ( سیاوش
زیاد به کلاب می رفت و موزیک گوش میداد و این نوع زندگی مورد تائید برادر
و خواهرش نبود ) . به علت همین عدم تفاهم بعد از مدتی از برادرش جدا شد و
شخصا به زندگی پرداخت . در سال های 1961 تا 1962 ، حضور او در انگلستان
مصادف با زایش گروه های معروف و قدرتمند موزیک مانند بیتلز بود که مسلما
تاثیر شگرفی در رشد و شکوفایی هنر وی داشته است . دیپلمش را از high school ( دبیرستان ) در لندن گرفت و بعد از آن به royal academy of arts رفت و تحصیلش را در رشته ی classical jaaz ادامه داد .


composition خواند و مدرک arrangment از academy of artsroyal
اخذ نمود . او با با اعضاء گروه هایی که کنسرت اجرا می کردند دوست بود و
همین دوستی باعث شد که بعد از مدتی فعالیت خود را با یکی از همین گروه ها
آغاز کند . داستان از این قرار بود که سیاوش ساز می نواخت و اعضا ارکستری
که با او دست بودند از این موضوع اطلاع داشتند و وقتی گیتاریست یکی از
همین ارکستر ها مریض شد و مدت ها بود که کسی را به عنوان جانشین وی پیدا
نمی کردند از سیاوش قمیشی درخواست نمودند تا جایگزین وی شود و این چنین
رسما پیشنهاد همکاری به او دادند .ا ین همکاری بسیار خوب شروع شد و پایه
گذاری مناسبی بود . سیاوش همکاری خود را به مدت سه سال با این ارکستر ( که
insects نام داشـت ) ادامه داد و بعد از آن به مدت چهار سـال با گروهی به نام wingers
به ادامه ی فعالیت پرداخـت و سرانجام خودش ارکستر مخصوص خودش را پایه
گذاشت ؛ ارکستری که جز خودش باقی نوازنده های آن غیر ایرانی بودنـد .


 


وظیفه
ی سیاوش قمیشی در این بند خوانندگی بود و در عین حال به نواختن گیتار هم
می پرداخت . بعد از مدتی کیبوردیستشان به دلایلی ارکستر را ترک کرد و
سیاوش از آن موقع مسئولیت نواختن کیبورد را نیز پذیرفت و جای خالی
کیبوردیستِ رفته را پُر کرد . زندگی سیاوش به همین شکل می گذشت . تا اینکه
در سال 1971 یعنی نزدیک به 12 سال بعد و در سن بیست و پنج سالگی تصمیم
گرفت محل زندگیش را به تهران تغییر دهد و عازم ایران شود . پس با این
تصمیم راهی کشورش ایران شد . در این میان چندین بار به لندن رفت و برگشت .
در همین حین همکاری بیشتری نیز با کوروش یغمائی پیدا کرد . بعد از ورود به
ایران بندی به نام stars
تشکیل داد و در آن گروه به بازخوانی آهنگ های خارجی پرداخت . بعد ها در
کنار شهرام شب پره ، کامبیز معینی و همایون جلالی ، در گروهی به نام rebels به همکاری پرداخت . مسئولیت سیاوش قمیشی در این بند خواندن آهنگ های slow بود و شهرام شب پره آهنگ های تند را اجرا می نمود .





در همین اثنا سیاوش با شرکت رنگارنگ همکاری نزدیکی پیدا کرد و برای این شرکت آهنگ می
ساخت که « وارطان آوانسیان » آهنگ هایش را برای اجرا در اختیار خوانندگان
مختلفی قرار میداد و چون سیاوش قمیشی قبل از خواندن آهنگش توسط خواننده ها
، خودش نیز آنها را اجرا می کرد ، به شدت مورد توجه آوانسیان قرار گرفت و
این گونه شد که آوانسیان بعد از انقلاب مجموعه ی آثار سیاوش را به صورت
مستقل منتشر کرد





سیاوش تا سن
34 سالگی در ایران بود تا اینکه انقلاب صورت گرفت و او نیز شرایط را برای
ماندن محیا ندید به همین علت در سال 1978 به آمریکا رفت و در شهر لس آنجلس
مشغول به زندگی شد . او در ایران با شخصی به نام « جمال نادر » آشنا شده
بود که هر دو می نواختند و می خواندند و وقتی به لس آنجلس رفتند تصمیم
گرفتند با همکاری هم آلبومی منتشر کنند . پس با همکای یکدیگر کار روی
آلبوم « فرنگیس » را شروع و برای آماده شدنش یک سال و نیم وقت صرف نمودند
و در نهایت توانستند در سال 1981 آن را روانه ی بازار نمایند . در آن
دوران کمپانی خاصی برای پخش این آلبوم وجود نداشت به همین علت این آلبوم
توسـط مردم کـپی و دسـت به دسـت می شد . اما بـعد ها توسـط چهـار کـمپانی
: « آرت کو » ، « آواز » ، « ترانه » و « پارس ویدئو » منتشر شـد که با
فـروش بسـیار خوبی نیز روبرو گردیـد . سیاوش قمیشی تاکـید می کند که ارائه
ی آلبـوم « فرنگیس » تنها برای سرگرم شدن بوده و او قصد نداشته است تا با
این آلبوم تبدیل به یک خواننده شود اما وقتی که در سال 1992 « مسعود
فردمنش » به او پیشنهاد داد که کاری مشترک ارائه دهند و چندین شعر ( که
بارز ترین آنها به گفته ی سیاوش پرنده های قفسی بود ) در اختیار سیاوش
قرار داد انتشار آلبوم جدید را قبول کرد . به این ترتیب سیاوش قمیشی از سن
49 سالگی رسما خوانندگی را آغار نمود و آلبوم « حکایت » را منتشر ساخت که
مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفت .





درخواست
مردم و کمپانی ها بعد از آلبوم « حکایت » و استقبال پرشوری که از آن صورت
گرفت ، باعث شد که او حرفه ی خوانندگی را ادامه دهد و علاوه بر آلبوم
فرنگیس 13 آلبوم دیگر نیز روانه ی بازار موسیقی نماید که این آلبوم ها
شامل : « خواب بارون » ، « حکایت » ، « تاک » ، « قصه گل و تگرگ » ، « شهر
خورشید » ، « قصه امیر » ، « هوای خونه » ، « قاب شیشه ای » ، « شکوفه های
کویری » ، « حادثه » ، « نقاب » ، « بی سرزمین تر از باد » ، « روزهای بی
خاطره » هستند . سیاوش قمیشی خوانندگی را بسیار دیر شروع کرد و در یکی از
مصاحبه هایش در این مورد گفت که زیاد از شغل خوانندگی یا لااقل در حد
میکروفون بدست گرفتن و زنده اجرا کردن خوشش نمی آید ولی به خاطر طرفدارانی
که منتظر شنیدن صدای وی هستند به ارائه ی کنسرت می پردازد .





او
زیاد به رفت و آمد با مردم لس آنجلس نمی پرداخت و در مورد این عدم رفت و
آمد و دوری خویش از محیط لس آنجلس « گرفتاری ها » و تنها دلیلش را برای
ماندن در لس آنجلس « انجام کارهایش » عنوان می کرد . بعد از آلبوم « نقاب
» همه ی توجه ها به طرز ویژه ای به او معطوف شد ، به طور صعودی بر
طرفدارانش افزوده گردید و کنسرت هایش رو به فزونی نهاد . سیاوش قمیشی 5
بار ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج ها تنها یک فرزند از اولین همسر
اوست . نام پسرش علیرضاست که در شیراز زندگی می کند و ظاهرا به خوانندگی
هم می پردازد او بیش از 35 سال سن دارد . نام اولین همسر وی « وصال » می
باشد . آخرین همسر سیاوش قمیشی « نازنین مرعشی » نام دارد که بیش از سی و
پنج سال از وی کوچکتر است و حدودا بیست و پنج سال سن دارد .











سیاوش
قمیشی بعد از سال های طولانی ماندن در لس آنجلس ( در سال 1385 ) شمسی
تصمیم گرفت آمریکا را به قصد اروپا ترک کند و راهی آلمان و ( تحقیقا ) در
روستایی به نام akhen
ساکن شود . او علت این تغییر مکان ناگهانی را دوری از محیط مسموم و ناجالب
لس آنجلس و رسیدن به آرامش بیشتر عنوان کرد ! از گفته های او به نظر میرسد
آخرین همسرش همراه او عازم اورپا نشد . در حال حاضر یکی از بردانش در
مونترال ، دیگری در تهران و خواهرش در لس آنجلس زندگی می کنند . در میان
خانواده ی او سه نفر به هنر روی آورده اند یکی بردار زاده اش « ژیان قمیشی
» است . او در کانادا شو اجرا می کند . سیاوش موفق به دیدار وی نشده است و
پدر او یعنی بردارش را نیز بسیار کم دیده است . دیگری پسرش علیرضاست که در
ایران مشغول به خوانندگی است ولی به هیچ وجه مورد استقبال نیست و شخص
دیگری به نام « برزا قمیشی » نیز وجود دارد که او هم بردار زاده اش است ،
گیتار می نوازد ، راک ان رول می خواند و البته سیاوش قمیشی با او ملاقات
داشته است . اصولا سیاوش قمیشی چندان ارتباط نزدیکی با خانواده ی خود
ندارد .





چندین
سال پیش شایعه شده بود که او برای بازگشت به ایران به دولت جمهوری اسلامی
نامه ای نوشته است اما بعد از مصاحبه ای این موضوع را تکذیب کرد و شرط
خودش را برای بازگشت به ایران آزادی عمل برای انجام کارها و هم چنین کنسرت
هایش عنوان نمود و بازگو کرد که از طرف دست اندرکاران پیشنهاداتی برای
خواندن در جزیره ی کیش داشته است اما این پیشنهاد را رد کرده و از خواندن
در آن جا صرف نظر کرده است . وی در یکی از مصاحبه هایش گفت که تا پنج سال
آینده به خواندن ادامه خواهد داد و چون آهنگ ساز است باقی عمر خویش را از
طریق آهنگ سازی امرار معاش خواهد نمود . سیاوش قمیشی علاقه دارد تا او را
بیشتر به عنوان آهنگساز بشناسند تا خواننده . هر گاه شعر جدید ی به او
میرسد و آهنگ زیبائی روی آن قرار می دهد بیشترین لذت را می برد و دوست
دارد اگر آهنگساز نبود شاعر یا نقاش میشد . روزی چند ساعت موزیک گوش می
دهد ، پیانو می زند و کتاب می خواند . علاقه ی زیادی به چائی بعد از ظهر ،
نگهداری و پرورش گیاهان و همچنین گربه ی سیاهش موسول دارد . هیچ شخصی
بالاتر از موسیقی او وجود ندارد و می تواند با موزیکش بدون هر شخصی به
زندگی بپردازد . به گفته ی خودش او به هیچ وجه اهل تجملات نیست و بسیار کم
از کروات استفاده می کند . آرزوی او بازگشت به ایران و بازدید از وطن خویش
است



جمعه 04 فروردین 1391 - 12:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | بيوگرافي سیاوش قمیشی | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS